شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم امین پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
روح سبز و آسمانی ابوالقاسم در اولین روز از پاییز ۱۳۳۵ خانه مسلمانی معتقد را در شهر نیریز گلباران و باصفا کرد. با حرکت بهسوی مدرسه کودکی را جلایی نو بخشید. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهمندی و دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی) ادامه داد. فردی متین و بردبار بود و در انجام فرایض دینی چون نماز و روزه اهتمام فراوان داشت و صلهرحم را در زندگی به زیبایی بجا میآورد. در مجالس دینی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
روح سبز و آسمانی ابوالقاسم در اولین روز از پاییز ۱۳۳۵ خانه مسلمانی معتقد را در شهر نیریز گلباران و باصفا کرد. با حرکت بهسوی مدرسه کودکی را جلایی نو بخشید. دوره ابتدایی را در مدرسه فرهمندی و دوره متوسطه را در دبیرستان امام خمینی (احمد نیریزی) ادامه داد. فردی متین و بردبار بود و در انجام فرایض دینی چون نماز و روزه اهتمام فراوان داشت و صلهرحم را در زندگی به زیبایی بجا میآورد. در مجالس دینی...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید بهزاد نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشقبازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی، باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود، هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانهای که همسایه مسجد بود و همجواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه عشقبازی بهزاد با معشوق در میدان مبارزه، حکایتی دارد شنیدنی، باید که از روزنه چشم عشق شناس و گوش آشنا با نجوای عشق دید و شنید. باید که چون بهزاد بود، هم او که در تاریخ ۱۳۴۶/۴/۱ میان خانوادهای مذهبی و متدین، در روستای کوشکک به دنیا آمد و دوران طفولیت را در کانون گرمی گذراند که با اسلام و احکام اسلامی آشنایی داشت. خانهای که همسایه مسجد بود و همجواری با خانه خدا بهزاد را مسجدی...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانوادهای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچهباغهای روستای قطرویه از توابع نیریز، بازیهای کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و میخواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در ۱۳۳۹/۵/۱ در محیط پر از صفا و صمیمیت روستا، در خانوادهای مذهبی، دنیای خاکی را احساس و در کوچهباغهای روستای قطرویه از توابع نیریز، بازیهای کودکانه را شروع کرد. پدرش از زحمتکشان بود و سعی در تأمین معاش خانواده داشت. ایمان و اعتقادات مذهبی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و میخواست فرزندش نیز مسلمان و مؤمن به اصول و مبانی دین مبین اسلام پرورش یابد. این بود که از مادر محمود خواهش کرد تا جای...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید محمد حسین رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد حسین رهنورد »
محمدحسین سال ۱۳۳۲ در خانهای پر از مهربانی، صمیمیت و اعتقاد به مبانی انسانساز اسلام در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدر و مادرش به شکرانه این نعمت و عشق به حضرت مصطفی (ص) و ائمه اطهار (ع)، نامش را محمدحسین نهادند. غنچه وجود او هرروز در گلستان خانواده شکوفاتر شد تا برای آموختن در محضر استاد قرار گرفت. دوران ابتدایی خود را در دبستان بختگان با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره متوسطه را در دبیرستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید محمد حسین رهنورد »
محمدحسین سال ۱۳۳۲ در خانهای پر از مهربانی، صمیمیت و اعتقاد به مبانی انسانساز اسلام در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. پدر و مادرش به شکرانه این نعمت و عشق به حضرت مصطفی (ص) و ائمه اطهار (ع)، نامش را محمدحسین نهادند. غنچه وجود او هرروز در گلستان خانواده شکوفاتر شد تا برای آموختن در محضر استاد قرار گرفت. دوران ابتدایی خود را در دبستان بختگان با موفقیت پشت سر گذاشت و دوره متوسطه را در دبیرستان...
شهدا سال ۶۴ -زندگینامه شهید محمدحسین (حسن) فیضآبادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نیریز، کامل شد. آنها با دیدن گلرخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دلنشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانوادهای که علاقهمند به اسلام و دوستدار اهلبیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين (حسن) فيض آبادي »
بیست و پنجم خردادماه ۱۳۴۵ انتظار مادری مهربان در کنار همسری وفادار، به سرآمد و عنایت خداوندی با هدیه یک فرزند پسر به خانواده متدین و مذهبی آنان در شهرستان نیریز، کامل شد. آنها با دیدن گلرخسارش، او را در آغوش کشیدند و با صوت دلنشین پدر، اذان و اقامه را به گوش او خواندند و نام زیبای «محمدحسین» را برای او انتخاب کردند. خانوادهای که علاقهمند به اسلام و دوستدار اهلبیت عصمت و طهارت (ع) خصوصاً رهبر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اکبر اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علی اصغر مختاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد علي اصغر مختاري »
یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه ۱۳۴۶/۶/۳۰ گاهی بود که خداوند در شهرستان نیریز، از فیض و رحمت خود به خانوادهای که از محبان اباعبدالله الحسین (ع) بودند، پسری عطا کرد که رهرو راه امام حسین (ع) سردار شهیدان کربلا باشد. به همین دلیل نام «علیاصغر» طفل ششماهه سالار شهیدان را بر او نهادند. او در دامان مادری شیفته فاطمه (س) و زینب (س) و در آغوش پدری عاشق امام حسین (ع)...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد علي اصغر مختاري »
یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما، هم سوخته پروانه ۱۳۴۶/۶/۳۰ گاهی بود که خداوند در شهرستان نیریز، از فیض و رحمت خود به خانوادهای که از محبان اباعبدالله الحسین (ع) بودند، پسری عطا کرد که رهرو راه امام حسین (ع) سردار شهیدان کربلا باشد. به همین دلیل نام «علیاصغر» طفل ششماهه سالار شهیدان را بر او نهادند. او در دامان مادری شیفته فاطمه (س) و زینب (س) و در آغوش پدری عاشق امام حسین (ع)...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید اسماعیل دهقان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید اسماعیل دهقان »
گوئی از این جهان پر فریب، به تنگ آمده بودندکه در سنین جوانی آواز هجرت را سر دادند و راه آسمانها را در پیش گرفته و به جمع ملکوتیان پیوستند. در اولین روز اردیبهشت ماه سال 1344، در شهرستان نیریز، غنچههای بهاری همراه با آواز بلبلان به استقبال اسماعیل آمدند و رسیدن اورا به مادرش تبریک و تهنیت گفتند. هنوز جست و خیزهای کودکانه را با همسالان خود در کوچه و باغهای شهر تجربه نکرده بود که بیماری سختی،...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید حسین صبور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
ای حسین! در مدرسه عشق درس خواندی و جبهه را میعاد بزرگ و با شکوه مردان خدا شمردی، از ایمان گفتی و از ایثار و از پرنده شدن. از فردای روشن گفتی و از رنگینکمانی که بالای شهر پدیدار خواهد شد و از کوچههایی که بوی اسپند میدهند. روزی از خدا گفتی و روز دیگر تمام شهر دیدند که تو پرنده شدی و به خدا پیوستی. حسین، هشتم آذرماه سال ۱۳۴۸ در روستای بنه کلاغی نیریز میان خانوادهای باایمان،...
شهدا سال ۶۲ -زندگینامه شهید خلیل شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچههای شهر نیریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت میکنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانوادهای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاهکه گامهایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نیریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نیریزی شروع و موفق...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد خليل شاهمرادي »
کوچههای شهر نیریز از مهربانی و وفای جوانمردی روایت میکنند که در تاریخ ۱۳۴۲/۲/۲۶ در میان خانوادهای متدین و مقید به اصول اسلامی پا به عرصه حیات گذاشت. آنگاهکه گامهایش استوار شد و توان حرکت یافت، برای کسب علم و دانش راهی مدرسه فرهمندی نیریز شد و دوره ابتدایی را در آنجا آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) به پایان رسانید و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان شعله نیریزی شروع و موفق...